الگو ftr در پرایس اکشن rtm

در سبک پرایس اکشن الگو های بسیار زیادی وجود دارد که یکی از بهترین، قدرتمندترین های آن، الگو ftr است. این الگو جزء الگو های ادامه دهنده می باشد که بسیاری از معامله گران برای انجام معاملات خود از آن استفاده می کنند. تشخیص این الگو چندان کار سختی نیست، اما برای اینکه بتوان به خوبی از آن استفاده کرد، تمرین و کسب تجربه نیز لازم است. در این مقاله قصد معرفی و شرح این الکو جذاب از سبک پرایس اکشن rtm را داریم، در صورتی که با سبک rtm آشنایی ندارید، آموزش پرایس اکشن RTM را مطالعه کنید.

الگوی FTR در سبک rtm چیست؟

الگوی ftr مخفف کلمه fail to return است که به معنای ناتوان در بازگشت می باشد. این الگو شبی به الگو fl می باشد؛ اما تفاوت هایی با آن دارد.  تفاوت اصلی آن با الگو fl در این است که قیمت باید دو محدوده حمایتی یا مقاومتی را بشکند. به عنوان مثال، تشکیل یک الگو ftr را در شکست مقاومت در نظر بگیرید. در الگو ftr، ابتدا قیمت باید مقاومت اول خود را با کندل قدرتمند مومنتوم بشکند (بدون آنکه کندل بیس ایجاد کند). سپس قیمت به سمت بالا رفته، یک مقاومت دیگری (مقاومت دوم) را می سازد و از آن به سمت پایین بر می گردد؛ اما نمی تواند به محدوده مقاومتی شکسته شده برسد و کمی بالاتر از آن شروع به ایجاد کندل های بیس می کند. سپس قیمت دوباره به سمت مقاومت دوم خود حرکت می کند و آن را با کندل قدرتمند مومنتوم می شکند. پس از شکست مقاومت دوم می توانیم ناحیه بیس را براساس کندل های بیس ایجاد شده بین محدوده های مقاومت اول و دوم شناسایی کنیم تا در صورتی که قیمت به ناحیه بیس رسید، وارد معامله در جهت شکست شویم (وارد معامله خرید شویم). در این حالت، می گوییم که الگو ftr رخ داده است.

نکات مهم الگوی ftr

• هرچه مقاومت یا حمایت دوم با کندل قدرتمند تری شکسته شود، اعتبار الگو بیشتر و ناحیه بیس مشخص شده معتبرتر خواهد بود.
• در الگو ftr حتما باید دو مقاومت یا دو حمایت شکسته شود.
• در این الگو نباید قیمت در محدوده حمایت یا مقاومت کندل های بیس زیادی تشکیل دهد.
• هرچه قیمت بتواند سریع تر و قدرتمند تر از ناحیه بیس خارج شود، ایده آل تر و معتبر تر خواهد بود.
• گاهی در الگوی ftr ممکن است در آن کندل بیس تشکیل نشود؛ در این حالت با رفتن به تایم فریم پایین تر می توان کندل های بیس را پیدا کرد. البته دقت داشته باشید که در این حالت باید در همان تایم فریم پایین تر به انجام معامله بپردازیم. در واقع، در هر تایم فریمی که کندل ها و ناحیه بیس شناسایی شد، در همان تایم فریم به انجام معامله می پردازیم.
• در الگو ftr بهتر است که محدوده های حمایت یا مقاومت ماژور درنظر گرفته شود.
• گاهی ممکن است چندبار مشاهده کنیم قیمت به ناحیه بیس برگردد. پس از اینکه قیمت از ناحیه بیس خارج شد و مقاومت یا حمایت دوم خود را شکست، الگو ftr نیز تشکیل می شود؛ بهتر است که فقط اولین برگشت قیمت به ناحیه بیس را برای انجام معامله درنظر گرفت.
• در این الگو هنگامی گه قیمت به ناحیه بیس برگشت، نیازی به ایجاد کندل تاییدیه (کی بار) نیست و بدون کندل تاییدیه می توان وارد معامله شد.
• در الگو ftr هنگامی که معامله خرید باز می شود، نقطه ورود بر روی خط بالایی ناحیه بیس و حدضرر بر روی خط پایینی ناحیه بیس قرار می گیرد. هنگامی که معامله فروش باز می شود، نقطه ورود بر روی خط پایینی ناحیه بس و حدضرر بر روی خط بالایی ناحیه بیس قرار می گیرد.
• در این الگو، حد سود در معاملات خرید را می توان براساس سقف های ماژور در پیش رویی قیمت قرار داد یا می توان از ریسک به ریوارد 1 به 2 استفاده کرد. حد سود در معاملات فروش را می توان براساس کف های ماژور در پیش رویی قیمت قرار داد یا می توان از ریسک به ریوارد 1 به 2 استفاده کرد.

در ادامه به بررسی مثال هایی از الگو ftr می پردازیم.

مثال اول بر روی نمودار xau/usd

در تصویر بالا یک نمونه الگو ftr را در روند صعودی نیز مشاهده می کنید. قیمت ابتدا به سمت مقاومت اول خود می رود و بدون اینکه کندل بیسی ایجاد کند، مقاومت را می شکند. پس از شکست مقاومت اول، مقاومت دوم را ایجاد کرده و بلافاصله  پس از آن کندل های بیس را ایجاد می کند. قیمت پس از ایجاد کندل های بیس به سمت مقاومت جدید حرکت کرده و آن را می شکند. حال که مقاومت دوم شکسته شد، می توان ناحیه بیس را براساس کندل های بیس ایجاد شده رسم کرد. در صورتی که قیمت به ناحیه بیس رسم شده برگشت، می توانیم وارد معامله خرید شویم. نقطه ورود ما به این معامله بر روی خط بالایی ناحیه آبی رنگ (ناحیه اصلی و معاملاتی) قرار می گیرد و حد ضرر خود را می توانیم بر روی خط پایینی ناحیه آبی رنگ قرار دهیم.

نکته آموزشی: در این مثال مشاهده می کنید که قیمت نتوانسته است با کندل مومنتوم و قدرتمند مقاومت دوم خود را بشکند که این را می توان نکته منفی الگو ftr موردنظر دانست. در نتیجه، انجام معامله با الگو بالا می تواند کمی پُرریسک باشد.

مثال دوم بر روی نمودار eur/usd

در تصویر بالا یک نمونه الگو ftr را در روند نزولی نیز مشاهده می کنید. قیمت ابتدا به سمت حمایت اول خود می رود و بدون اینکه کندل بیسی ایجاد کند، حمایت را می شکند. سپس پایین تر رفته و حمایت جدیدی نیز ایجاد می کند. قیمت پس از ایجاد حمایت جدید به سمت بالا آمده و چند کندل بیس ایجاد می کند، حال باید صبر کنیم تا قیمت به سمت حمایت دوم خود برود و آن را به سمت پایین بشکند. پس از اینکه حمایت دوم خود را شکست، می توانیم ناحیه بیس را براساس کندل های بیس ایجاد شده رسم کنیم. در صورتی که قیمت به ناحیه بیس رسم شده برگشت، می توانیم وارد معامله فروش شویم. نقطه ورود ما به این معامله بر روی خط پاینی ناحیه آبی رنگ (ناحیه اصلی و معاملاتی) قرار می گیرد و حد ضرر خود را می توانیم بر روی خط بالای ناحیه آبی رنگ قرار دهیم.

نکته آموزشی: همان طورکه در تصویر بالا مشاهده می کنید، قیمت در برگشت اول خود به ناحیه اصلی و معاملاتی موردنظر (ناحیه آبی) نرسیده است؛ در نتیجه، برگشت اول محسوب نمی شود. برگشت اول زمانی محسوب می شود که به ناحیه اصلی و معاملاتی موردنظر برسد.

نکته آموزشی: در مثال بالا مشاهده می کنید که ناحیه اصلی و معاملاتی موردنظر کمی بزرگ شده است؛ در نتیجه، گزینه خوبی برای ورود به معامله نمی تواند باشد. در این معامله به دلیل بزرگ شدن حدضرر، ریسک ما نیز افزایش می یابد.

نکته آموزشی: در این مثال مشاهده می کنید  که کمی از ناحیه بیس بالاتر از حمایت اول رفته است. به طور کلی، الگو ftr در حالت صعودی دارای دو حالت می باشد:

• ناحیه بیس پایین تر از حمایت اول تشکیل می شود.
• ناحیه بیس بالاتر از حمایت اول تشکیل می شود.

حالت اول که ناحیه بیس پایین تر از حمایت وال تشکیل شود، حالت قوی تر، معتبر تر و ایده آل تری خواهد بود.

مثال سوم بر روی نمودار gbp/usd

در تصویر بالا یک نمونه الگو ftr را در روند صعودی نیز مشاهده می کنید. قیمت ابتدا به سمت مقاومت اول خود می رود و بدون اینکه کندل بیسی ایجاد کند، مقاومت را می شکند. سپس بالاتر رفته و مقاومت جدیدی نیز ایجاد می کند. قیمت پس از ایجاد مقاومت جدید به سمت پایین آمده و چند کندل بیس ایجاد می کند، حال باید صبر کنیم تا قیمت به سمت مقاومت دوم خود برود و آن را به سمت بالا بشکند. پس از اینکه مقاومت دوم خود را شکست، می توانیم ناحیه بیس را براساس کندل های بیس ایجاد شده رسم کنیم. در صورتی که قیمت به ناحیه بیس رسم شده برگشت، می توانیم وارد معامله خرید شویم. نقطه ورود ما به این معامله بر روی خط بالایی ناحیه آبی رنگ (ناحیه اصلی و معاملاتی) قرار می گیرد و حد ضرر خود را می توانیم بر روی خط پایینی ناحیه آبی رنگ قرار دهیم.

نکته آموزشی: در این مثال مشاهده می کنید که ناحیه اصلی و معاملاتی ما ( ناحیه آبی رنگ) بسیار کوچک بوده و اصلا بزرگ نیست؛ در نتیجه، گزینه ایده آلی برای ورود به معامله است. در این معامله به دلیل کوچک بودن حدضرر، ریسک معامله بسیار پایین خواهد بود.

مثال چهارم بر روی نمودار usd/cad

در تصویر بالا یک نمونه الگو ftr را در روند صعودی نیز مشاهده می کنید. قیمت ابتدا به سمت مقاومت اول خود می رود و بدون اینکه کندل بیسی ایجاد کند، مقاومت را می شکند. سپس بالاتر رفته و مقاومت جدیدی نیز ایجاد می کند. قیمت پس از ایجاد مقاومت جدید به سمت پایین آمده و چند کندل بیس ایجاد می کند، حال باید صبر کنیم تا قیمت به سمت مقاومت دوم خود برود و آن را به سمت بالا بشکند. پس از اینکه مقاومت دوم خود را شکست، می توانیم ناحیه بیس را براساس کندل های بیس ایجاد شده رسم کنیم. در صورتی که قیمت به ناحیه بیس رسم شده برگشت، می توانیم وارد معامله خرید شویم. نقطه ورود ما به این معامله بر روی خط بالایی ناحیه آبی رنگ (ناحیه اصلی و معاملاتی) قرار می گیرد و حد ضرر خود را می توانیم بر روی خط پایینی ناحیه آبی رنگ قرار دهیم.

نکته آموزشی: در این مثال مشاهده می کنید که ناحیه بیس با ناحیه اصلی و معاملاتی یکی شده است؛ در نتیجه، نیازی به بهینه کردن ناحیه نیست.

نکته آموزشی: در این مثال مشاهده می کنید که قیمت مقاوت اول خود را به سمت پایین شکسته و سپس کندل بیس ایجاد کرده است. در واقع، ناحیه بیس پایین تر از مقاومت اول ایجاد شده است. همان طور که در یکی از مثال های بالا گفته شد، الگو ftr ممکن است به صورت ایجاد شود که در این مثال براساس حالت دوم ایجاد شده و اعتبار کمتری نسبت به حالت اول دارد.

به طور خلاصه، اشاره کوچکی به این دو حالت در روند نزولی می کنییم:

• ناحیه بیس بالاتر از مقاومت اول تشکیل می شود.
• ناحیه بیس پایین تر از مقاومت اول تشکیل می شود.

سخن پایانی

در این مقاله سعی شد تا شما را با یکی دیگر از مهم ترین الگو های سبک پرایس اکشن rtm آشنا کنیم. الگو ftr ازالگو های قدرتمند سبک rtm است که دارای اعتبار بالایی بوده است؛ اما قبل از معامله با آن یا هر الگو دیگری ابتدا باید آموزش های لازم را در مورد آن گذراند و تخصص مورد نیاز را کسب کرد. باید به این نکته توجه کرد که معامله کردن با الگو ftr بدون تمرین و کسب تجربه می تواند بسیار پُرریسک باشد و سبب از دست رفتن کل سرمایه شخص معامله گر شود.